سلامسال83همسرم باواسطه پیشنهاد ازدواج داد و قبول...
میم ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 34 ساله )
سلام
سال83همسرم باواسطه پیشنهاد ازدواج داد و قبول کردم.سال 89 بچه دار شدیم دختری که الان6 ساله اس. تقریبا خاطره خوبی با هم نداریم. الان هیچ حسی بهش ندارم.هیچ حسی ، نه عشق و نه نفرت! خنثی خنثی هستم، به نتیجه ای که رسیدم تاالان اینه که بچه طلاق از بچه دعوا و خانواده بی محبت و سرد بهتره! خانم من قول میده درست بشه ولی وقتی بر میگرده خونه میزنه زیر قولاش، حس محبت کردن بهش ندارم . چکار باید بکنم؟
باترحم نگهش دارم که بالاسر بچه م باشه؟
زندگی رو باهاش تموم کنم؟
نمی دونم!!!!
خیلی ذهنم فرسوده شده بیش از ده ساله که با این شرایط زندگی کردم ولی الان حاضرم تمام مهرشو بدم فقط از زندگیم بره بیرون .
مشاور (خانم سهیلی پور)
به ما نگفته اید که چه رفتارهایی از همسرتان را نمیپسندید و یا چه اتفاقی افتاده که منجر به ایجاد حسی شده که نه عشق است نه نفرت به همسرتان شده است، و این می توانست به دقیق تر بودن پاسخ کمک کند. این رفتار همسرتان نوعی لجبازی است و می تواند منشا روانی در کودکی داشته باشد. ایا تا به حال از او پرسیده اید که دوران کودکی یا حتی نوجوانی خود را چگونه گذرانده است؟ این امر برای هر فردی خصوصا در سنین کودکی و نوجوانی امری طبیعی است اما اگر به سنین بزرگسالی کشیده شود ممکن است مشکلاتی را بهمراه داشته باشد. توصیه من به شما این است که با همسرتان با محبت صحبت کنید تا علت این کار او را پیدا کنید و زمانی که علت را پیدا کردید به راحتی می توانید مشکل را حل کنید. در ضمن در اسلام مدارا کردن با زن یکی از حقوق زن هست که خدا به مرد واجب کرده است و در واقع مدارا کردن با زن یکی از وظایف شوهر هست. موفق باشید
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}